چرا فرار از وکالت؟ (ترجمه و تالیف: حمید رضا حمیدی عدلی)

ارسال شده توسط ادمین در 28 مرداد 1393 ساعت 22:52:23
چرا فرار از وکالت؟ (ترجمه و تالیف: حمید رضا حمیدی عدلی)

(ترجمه و تالیف : حمید رضا حمیدی عدلی )مدتی بود که کتاب وزین و پر محتوای فرار از وکالت (نگارش مرحوم دبوراآرن) ترجمه و تالیف همکار ارجمند (حمید رضا حمیدی عدلی )را جهت مطالعه گذاشته بودم بلاخره چندی پیش فرصتی بدست آمد تا آن را بخوانم .کتاب آنچنان جالب و دردمندانه بود که تا آخرش مرا بدنبال خودکشاند واقعیت آن بود به محض شروع مطالعه مطلب آنچنان خواننده را جذب می کند که دیگر نمی تواند تا پایان آن فاصله ای بین مطالعه بیندازد حیفم آمد مختصری بر آن ننویسم و عزیزان را از پیشگفتار مولف و نویسنده و ناشر و همچنین .توصیه های مولف عزیز جناب حمیدرضا حمیدی عدلی (وکیل محترم دادگستری )بی نصیب بگذارم "

نویسنده در این کتاب در بخشهای مختلفی تحت عناوین: (آشفتگی و ناآرامی، صحنه جرم، یک نظر محرمانه، دیوارههای زندان، شریک جرم ، حرف آخر ، عذر و بهانه، رزومه تعدادی از وکلا که شغل خود را رها کرده اند، - وکیل سرمایه گرا - وکلای جاه طلب و بلندپرواز ، وکلای کارآفرین ، وکیل ادغام کننده یا یکی کننده ، زن وکیل ممتاز ، وکیل مصلح، وکیل نوع دوست ، وکیل بشردوست ، وکیل ناجی ، وکیل رویا گرا، بالا رفتن از دیوار، شستشوی مغزی ، قدمهای آهسته به سوی مؤسسات حقوقی ، دنبال کردن تمام قواعد ، وابستگی به عادات ، دستبند طلایی ، ایجاد شکاف ، دیدن نور، برگشت به زندگی نقشه فرار ، درمان با شوک، حصار جامعه ، تظاهر شخصیت تازه ، وکلای نویسنده ، تحصیل دوباره ، بدون افسوس و پشیمانی ، کنار آمدن با حقوق ، برنامههایی برای رهایی از کار ، قضاوت به جای وکالت ، احیای سیستم ، نخستین قدم اصلاح، اقتصاد حقوق ، تساوی اختیارات بین همکاران ، تحصیلات حقوقی ، نزاکت ، تأکید بر روش میانجیگری ، آگاهی عمومی ، سخن آخر ، توصیه های. مولف ).

به کنکاش در اسرار حرفه کالت و وکلای دادگستری در آمریکا پرداخته و به تاثیرات حرفه وکالت از بحران های سیاسی و حقوقی با دخالت حکومت و نقش آن در دلسردی و فقدان انگیزش در کار توجه نموده و سختی ها و مسئولیت های سنگین وکیل بودن و افزایش فوق العاده ناراضیان بواسطه دخالت حکومت در امور صنفی وکلا و تبلیغات نادرست در خصوص وکلا پرداخته و جمله فرار از وکالت را وصف الحال تعداد بسیاری از وکلا دانسته که در آشفته بازار این صنف بواسطه سیاست های نادرست و استرس های وارده بر آنان به حرف دیگر روی آورده اند و آرامش و شادکامی مجدد را تجربه نموده اند .فرار از وکالت در واقع نقدی اساسی و تجربی از وضع و حال شاغلین این حرفه است که علیرغم شایعات اجتماعی در شرایط شغلی سخت و پر استرس به سر می برند و به مصداق آواز دهل شنیدن از دور خوش است .

واقعیات مهمی را در خصوص وضع و حال شاغلین این شغل افشا می کند و در مقایسه با بسیاری از مشاغل این حرفه را از مشاغل پر صعوبت و سخت معرفی می نماید که علیرغم سختی های ذاتی این حرفه دخالت های افرادی که اطلاعاتی در خصوص شاغلین این حرفه ندارند در تدوین دستور العمل های نادرست موجبات مضاعف شدن این مشکلات گردیده تا جایی که بسیاری از شاغلین این حرفه دلسرد و به مشاغل دیگری روی آورده اند .و به مصداق نظرکترین زولو که می گوید” در بسیاری از کشورهای جهان هیچ گروهی بیش از وکلای دعاوی مورد تجلیل و ستایش یا اهانت و نکوهش قرار نمی گیرد . حرفه وکالت بنا بر طبیعت و ماهیت ویژه خود همواره در معرض قضاوت ها نظرات و احساسات گوناگون جامعه بوده و آنها را نسبت به خود دامن میزند چرا که وکلای دعاوی بنا بر اقتضا ناگزیر در جریان خصوصی ترین مسایل زندگی مردم قرار گرفته و در بحرانی ترین فشارها و تنش های روحی از فراز و نشیب ها و رویدادهای روزمره شان آگاه میشوند به گفته الیور وندل هلمز وکیل سرشناس در کدامیک از دیگر حرفه ها شخص هم به عنوان نظاره گر و هم کوشنده اینگونه ژرف در متن و بطن زندگی افراد پای میگذارد و با نا ملایمات کلنجارها .

و نومیدی ها و کامیابی هایشان عجین و شریک می شود و در آماری که در خصوص طول عمر شاغلین به مشاغل مختلف به صورت علمی آورده شده است به نسبت تعداد ;طول عمر روان پزشکان و وکلای دادگستری از دارندگان سایر مشاغل کوتاه تر است گرچه روانپزشک تنها به گوش دادن درد های مراجعان پرداخته و با دستورات دارویی و آموزشی مسیولیت طی مسیر سلامت بیمار را به اجرا ی درست توسط خود او می سپارد /وکیل دادگستری غیر از شراکت در غم ها و اشک ه و رنج های مراجعان مسیولیتی به مراتب سنگین تر دارد زیرا تازه پس از سنگ صبور شدن تلخی ها ادامه راه تا به سلامت در رفتن از سامانه قضایی و نجات موکل تنها در دستان وی و تلاش او می باشد و مسئولیت وکیل واقعی بودن بسیار سنگین و کمر شکن است خصوصا برای وکلایی که می خواهند به عشق نوعدوستی و گذران معمولی زندگی معیشتی به مردم خدمت نمایند کلارنس درو حقوقدان و نویسنده آمریکایی می نویسد:وکیل دعاوی برای اینکه بتواند به عنوان یک وکیل مدافع موثر در پرونده ها یش عمل کند باید آماده شود تا هر گونه نسبت زشت و ناروا را تحمل کند مثلا اگر او را شخصی پرتوقع .وقیح .گستاخ.کفرگو. فحاش رذل .پست فطرت.خیانت پیشه .نفرت برانگیز. منزوی و مطرود بخوانند .عکس العملی نشان ندهد و با بردباری ناسزاها را از سر بگذراند .

گر چه هدف حرفه وکالت دعاوی خدمتگزاری در راه عدالت است . اما چالش ها و بحران ها در خصوص نظام آینده وکالت در ایران وجود دارد و نگرانی های حقوقدانان بزرگ کشور برای حفظ شان وکیل و استقلال کانون وکلای دادگستری بجا و بسیار مهم بوده و کشور هایی که این بحران ها را پشت سر گذاشته و استقلال وکیل کاملا تامین شده خوب میدانند که قاضی مستقل نیاز مند وکیل مستقل است و الا توازن ترازوی عدالت بر هم خورده و عملا موجبات صدور آرای نا صواب و تعرض به حق و حقوق اصناف مختلف جامعه خواهد شد . نویسنده کتاب فرار از وکالت چه پر معنا و دردمندانه گفته :مدت زمان نسبتا طولانی است که نارضایتی وکلا از شغلشان به صورت موضوعی نهی شده در آمده است هنوز عموم با بدبینی به وکلایی که به حرفه وکالت نمی پردازند نگاه می کنند آنها متعجب هستند که چی شده ؟چرا شغلشان را رها کرده اند .

(هیندی گرین برگ .استاد و دکترای حقوق و وکیل دادگستری می نویسد)وقتی به مدرسه حقوق رفتم با بعضی آرمان گرایی ها همراه بودم و تصورات کودکانه وقتی وکیل شدم فهمیدم حقوق و وکالت شغل بسیار عجیب و طاقت فرسایی است خدا می داند که چقدر تشریفات اداری و کاغذ بازی دارد .....از جزییات مزخرفی که سیستم دادگاه ها آنها را الزامی می کنند متنفرم مشکل این است هر دادگاهی قوانین و مقررات خودش را دارد سیستم متحد الشکلی وجود ندارد .قوانین نانوشته ای وجود دارد که عدالت زیر دست و پای این مقررات لرزان است .شایستگی های وکیل به دلیل وضعیت و فشار مالی از بین می روند که واقعا باعث رنجش و نگرانی من می شود استرس و فشاری که در شغل وکالت وجود دارد از تمام مشاغل بیشتر است این استرس هم از سوی نظام حقوقی جامعه هم از سوی موکل یا طرف ذیگر دعوی وکیل را مستاصل می کند به نظر می رسد که فشار شغل وکالت که مربوط به درخواست ها و انتظارات دیگران .ارباب رجوع .کارفرما .قاضی .و وکیل طرف مقابل است هیچگاه پایان نمی پذیرد مجبوریم که سریع بدویم تا از جایی که ایستاده ایم نیفتیم.
خسروی پور

فرار از وکالت توصیه های مولف

کانونهای وکلا خود باید نسبت به تنظیم آییننامه جدید حتی با الهام از آیین نامه هایی کشورهای مترقی کوشا بوده و برای ادغام نهادهایی موازی با کانون وکلا پا پیش گذاردند تا از دولتی شدن کانون وکلا جلوگیری شود ابتدا خود باید نگرش اجتماعی را با تغییرقوانین صنفی نسبت به خود تغییر داده و سپس تاثیر آن را در اجتماع ببینیم و چنانچه نهاد حاکمیتی از منظر خود به این قضیه نگاه کند چون از گردش مالی وکالت و هزینه ها بی اطلاع است مصوبات دولتی با عدم اجرا یا مقاومت در اجرا روبرو شده و تأثیرگذار نبوده و به انبوه قوانین فاقد مصرف اضافه میشود.

کانونهای وکلا برای دفاع از خود صنفی خود باید با هر امری که اقتصاد وکالت را تحت تأثیر قرار داده برخورد و اقتصاد وکالت را به نفع تثبیت وکالت پویا نموده ووکلا را از فقر شغلی نجات دهند و با دخالت غیر وکیل برخورد نمایند اگر یک وکیل 10000000 تومان دریافت کند همه چشمها به سوی او نشانه می رود ولی کسب میلیارد میلیارد در صنوف دیگر هیچ است ریشه این تنگ نظری وعواقب اجتماعی و فرهنگی آن باید خشکانده شود کلیه مشاوره ها و معاضدت ها با هماهنگی با دستگاه قضایی با هزینه معقول و اصلاح فرهنگ عمومی در استفاده از خدمات صنف حقوقی قبل از فعل یا ترک فعل توسط وکلا صورت گیرد و بسوی دفاتر وکلا و اقتصاد وکالت سوق داده شود که فعل یا ترک فعل ارزان و رایگان نباشد و قبل از مراجعه به دادگاه با 50% هزینه دادگاه برای رسیدن به توافق و سازش با طرف مقابل گفتگو کنند مصرف کنندگان خدمات حقوقی لازم است به فکرحل مسئله خود از طریق صلح باشند نه آنکه به جنگ و جدال و مبارزه و انتقام یا ثروت باد آورده بیندیشند

مراجعه به دادگاه با ابزار دولتی و به صورت رایگان دراختیار مردم قرار نگیرد نقش اصلی وکلا جلوگیری از دعوی حقوقی در جامعه شود از انواع مشاوره اعم از 129 و مشاوره در مترو و کلانتری و شهرداری و روزنامهها و ثبت شرکت توسط غیر وکیل ممانعت به عمل آمده و کلیه سازمانهای شبه حقوقی وکالت باید زیر نظر کانون وکلا، ادامه فعالیت دهند تا نتیجه منسجم و معقولی برای انتفاع مردم حاصل شود ما نباید مردم را در امور حقوقی به حال خود رها کنیم تا هر فعل و ترک فعلی را انجام دهند و سپس برای آنها بخش معاضدت و وکیل نصف قیمت و مجانی و معاضدت قضایی و قبول اعسار از هزینه دادرسی راه اندازی کرده آنها را ترغیب به طرح دعوی وتشکیل پرونده نماییم در کدام سرزمین همه آزادند هر عمل غیربهداشتی راانجام دهند و سپس وزارت بهداشت بخش ویزیت رایگان و بهداشت و درمان رایگان را به پزشکان تحمیل کند مانند این است که هر روز بچه های خود را آزاد بگذارید تا شیشههای همسایهها را بشکنند و سپس دادگاه اطفال را گسترش داده و قضات و وکلای زیادی را مجبور کنیم هرروز قضاوت و مشاوره و وکالت مجانی این عزیزان را بپذیرند چون مشاوره رایگان بعد از اعمال حقوقی است تأثیری در دادرسی نداشته لذا میبایست برای بهداشت حقوقی مشاوره فوق را از دادگستری به دفاتر وکلا قبل از هر عمل حقوقی سوق داد و حتی تنظیم قراردادهای اجاره و بیع از بنگاههای املاک باید مانند تمام دنیا به دفاتر وکلا منتقل شود و نیازی به کد رهگیری املاک نباشد

آیا بهتر نیست این اموردردفاتر وکالت قبل از انجام هر عملی صورت گیرد تا هم دادگستری خلوت شود هم زیان کمتری به مردم وارد شود و هم وکالت فقرعلمی و اقتصادی نجات یابد در حالی که وکیل سرپناهی برای خود و زن و بچه خود ندارد چگونه میتواند محلی برای وکالت اختیار نماید که در شان وکالت باشد در صورتی که تبلیغ وکالت نیز ممنوع است و رایگان نیز قبول پرونده نماید و در شهری که موکل نیست اشتغال داشته باشد و اجازه اشتغال نه در رشته و نه در شغل دیگر و نه در شهر دیگر را ندارد ندارد وکیل که بر خلاف پزشک از کار در هر شغل مرتبط و غیر مرتبط با رشته خود منع شده چون خلاف شان وکالت است پس از چه راهی زندگی کند معلوم نیست اما کسی نمیپرسد که برای چه ووکیل هم همانند پزشک نمیتواند صبحها در دستگاه دولتی به طور رسمی مشغول به کار با شد و عصرها به وکالت بپردازد

اشتغال جمعی وکلا مانند پزشکان بدون موانع صنفی نامعقول اصلاح گردد و تزریق حقوق به رگهای اجتماع توسط وکلا انجام گیرد نه با نرخ تزریقات و نه توسط نهادهای موازی در کدام صنف به اجبار به عملی گمارده میشوید(معاضدت) و در صورت عدم موفقیت خارج از اراده شما اجرتی به شما نمی دهند یا اینکه اعلام تخصص تخلف است همین طور بیمنطق باعث شده همه وکلا فرصت انتقال دانش حقوقی را به نسلهای بعد نداشته و هنوز قانون مدنی امامی در دانشگاهها تدریس شود کماکان حقوق و قانون درجا بزند دکترین حقوقی ما فقط نقد از نظام حقوقی است و ولی راهکار اجرایی هیچ و دانشگاهها ی حقوقی فقط منتقد تربیت میکنند نه تولیدکنندة علم حقوق نقد جز لاینفک حقوق شده است تولید و خلاقیت معنایی ندارد به همین دلیل مردم بعد از صد سال با قانون و وکیل بیگانه اند تا چه زمانی به دلیل عدم توانایی در قانون نویسی یا باید قوانین بد بنویسیم یا اصلا ننویسیم بیش از نقد و نظریه پردازی نیاز به حل مشکلات صنفی وکلا با خلاقیت و تولید علم حقوق و تبیین قوانین جدید بر مبنای نیاز روز جامعه و اصلاح ارتباط وکیل با کانون مردم و سه قوه همینطور اصلاح تحصیلات حقوقی را داریم در کدام صنف نقل و انتقالات منوط به نیاز اقتصادی کانون آن صنف است به طوئر کلی تاثیر مثبت و منفی اقتصاد در دستگاه قضایی و اقتصاد وکالت تعریف مشخصی ندارد به فرض احتساب وکالت در امور مختلف خارج از دادگاه و در دادگاه در مقایسه با صنوف همتراز به صورت مقطوع منجز و مشخص شود تا کار وکیل مختص دادگاه نگردد

امرارمعاش وکیل بدون دادگاه میسر گردد و مردم مراجعه به وکیل را جایگزین مراجعه به دادگاه نمایند واز ازدحام دادگاهها کاسته شود و کلا نیز بتوانند مانند تمامی صنوف خدماتی از انواع اعتبارات بانکی بهره مند شوند در کدام صنف به غیر از وکالت همه حق اظهار نظر و اعمال سلیقه دارند غیر از اعضای آن صنف با تجهیز دفاتر وکالت به خدمات الکترونیکی در ارتقا پو سرویس دهی به مردم و قبل از هر اتفاق وعملی، را در کنار آنان باشیم و این امر میسر نمی شود الا با مطالعه ترجمه و پژوهش آموزش متخصصین علم حقوق در علوم روز دنیا و تزریق آن به اجتماع و دان

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080